هنر پشمریسی
تهیهی مواد اولیه نخستین گام برای بافت فرش ایرانی است، بنابراین قبل از آن که گلیم یا فرش ایرانی بافته شود، اول باید نخ قالیبافی تهیه شود و خامه به دست آمده با رنگهای مناسب رنگرزی شود، همچنین نخهای مورد نیاز برای تزئین قالی نیز باید به رنگ مناسب درآورده شود. بنابراین پشمی که از رمهی گوسفندان چیده و تمیز شده، باید ریسیده شود. پشمریسی در ابتداییترین سطح و برای فرشهای عشایر با سنگ، یک تکه کوچک چوب، دوک و در سطح پیشرفته و برای فرشهای شهری با دستگاه نخریسی دستی یا ماشین خودکار نخریسی انجام میشود. نخ ریسیده شده با دست به صورت کلاف درآورده میشود، این کار به صورت ابتدایی به این شکل انجام میشود که یک سر نخ را دور سنگ میبندند، سپس آن را به صورت دورانی دور سر میچرخانند، به این ترتیب خامه فرشبافی به آهستگی به هم تابیده میشود. بسیاری از اقوام عشایر هنوز هم از این روش استفاده میکنند. یک نکتهی ساختاری که غالباً در آنالیز تخصصی فرش به آن اشاره میشود، جهت ریسیدن و تابیدن الیاف پشمی است. اگر خامه پشمی در خلاف جهت حرکت عقربههای ساعت تابانده شود، چرخش R را داریم، یعنی نخ با تابیدن به سمت راست ریسیده شده است. اما چرخش S به این معنا است که نخ به سمت چپ ریسیده شده و در جهت حرکت عقربههای ساعت تاب داده شده است. نخ ریسیده شده معمولاً در خلاف جهت ریسیدن تاب داده و تبدیل به کلاف میشود. اثر پشمریسی با دست به راحتی در اکثر فرشهای عشایر دیده میشود، اما برای دیدن اثر پشمریسی در فرشهای شهری باید بیشتر دقت کنید.
تاریخچه پشم ریسی
تاریخچهی پشمریسی بسیار قدیمی است. مورخان متفقالقولاند که ریسیدن الیاف برای تهیه نخ یا خامه بیش از ده هزار سال قدمت دارد. دوک نخریسی قدیمیترین وسیله برای نخریسی است که بیش از 9000 سال است از آن استفاده میشود. دوک نخریسی برای تهیهی نخ مورد نیاز برای تمام پارچهها و منسوجات، از پوشش دور مومیاییهای مصری تا پردههای دیوارکوب، طناب و بادبان کشتیها به کار برده میشد.
خامه فرشبافی در گذشته با دست ریسیده میشد، اما پس از صنعتی شدن از دستگاه کاردینگ و ماشین نساجی میول استفاده شد که با نیروی بخار کار میکرد. پشمریسی حلقوی رهاورد مدرنسازی صنعتی اروپا بود که با بهرهگیری از نیروی برق انجام میشد. دستگاههای جدید پاکسازی الکترونیک، تولید خامههای بلند و ممتد، نخریسی سایشی و … جزء ماشینآلات مدرنی است که از دهه نود به این سو مورد استفاده قرار گرفته است.
انواع پشم ریسی سنتی در جهان
سه سیستم سنتی در سراسر جهان برای تبدیل پشم به خامه وجود دارد:
- سیستم (Woollen ) یا کلفتریسی پشمی که خامهی کاردینگ نیز نامیده میشود برای کاربردهای مختلف، از البسه تا اثاثیه مناسب است. این روش به دلیل مقرون به صرفه بودن، متداولترین روش برای تولید خامه است.
- خامه نیمه Worsted گونهی کوتاهی از خامه Worsted است که فقط برای نخهای مورد استفاده در اثاثیه، مانند فرش، قالی و مبلمان مناسب است.
- خامه Worsted گرانترین روش پشمریسی در سیستم سنتی است و فقط برای البسه کاربرد دارد. البته شواهدی حاکی از استفاده از خامه Worsted در فرشبافی نیز وجود دارد، اما درصد استفاده از خامه Worsted نسبت به دو گونه دیگر بسیار ناچیز است.
تبدیل پشم به خامه برای بافت فرش دستباف ایرانی
الیاف ابریشمی، پنبهای و پشمی کاردینگ و شسته شده باید قبل از بافت ریسیده و تبدیل به خامه شود. این کار در سادهترین حالت با کشیدن الیاف از توده پنبه یا پشم کاردینگ شده و مالش دادن رو به جلو و عقب الیاف بین دو دست انجام میشود. وزنه یا دوک را میتوان به یک سر الیاف متصل کرد تا جاذبه، نخریسی را سادهتر و سریعتر کند.
برای پشمریسی با دست میتوان از چرخ نخریسی نیز کمک گرفت. چون الیاف پنبه و به ویژه ابریشم بسیار ظریفتر از پشم است، چرخ نخریسی برای تولید خامههای ابریشمی و پنبهای بیشتر مورد نیاز است. خامههای ریسیده شده روی هم گذاشته میشود تا خامه محکمتر یا طناب مانندی به دست بیاید که برای تارهای چلهی فرش لازم است.
پشمریسی ماشینی در قرن گذشته رواج بیشتری یافته است، اما پشم ریسیده شده با دستگاه فاقد آن تفاوتهای بافتی و انعکاسی پشم ریسیده شده با دست است که به سطح فرش جان میدهد. در نتیجه در بیست سال گذشته شاهد احیاء پشمریسی دستی و رنگرزی طبیعی در هنر فرشبافی بودهایم.
تاثیر دستی وماشینی بودن ریسندگی بر کیفیت پشم
تفاوت بین دو روش ماشینی و دستی پشمریسی در عمل کاملاً مشخص است. خامه پشمی برای چلهکشی و بافت زمینه فرش به کار برده میشود و به عبارتی این نخ، خود فرش است. پشم ریسیده شده با دست و ماشین ویژگیهای خاصی دارند که تاثیر قابل توجهی بر ظاهر فرش میگذارد.
خامه پشمی ریسیده شده با دست
اگر پشمریسی با دست انجام شده باشد، نخ هنگام ریسیدن و تابیدن تنش یکسانی را تحمل نکرده و در بعضی جاها شلتر و در بعضی جاها سفتتر تاب داده شده است. یکی از آثار این بیقاعدگی این است که وقتی نخ در رنگ خوابانده میشود، نخ در نقاط سفتتر رنگ کمتر و در نقاط شلتر، رنگ بیشتری را جذب میکند. بنابراین ریسندهی نخ بدون آن که خواسته باشد، نخی را تولید کرده است که رنگ یکدستی پس از رنگرزی ندارد. در نتیجه سطح فرشی که با چنین نخی بافته میشود، کاملاً یکدست نیست. با این توصیف به دلیل یکدست نبودن رنگ و بافت فرش، چنین فرشی اصالت دستی بودن خود را بهتر نشان میدهد.
خریداری که این فرش دستی را به خانه میبرد، در ماههای اول استفاده از فرش متوجه میشود که جاروبرقی سرهای شل پرز فرش را میکشد. در نتیجه بخشهایی از پرز فرش به اندازه نیم تا یک اینچ بالاتر از بقیه پرزهای بافت فرش قرار میگیرد. این وضعیت در تمام فرشهای نو مشاهده میشود، اما در فرشهایی که با پشم ریسیده شده با دست بافته شده، واضحتر است. این پدیده که در وهلهی نخست برای صاحب فرش ترسناک است، کاملا بیضرر است. سر پرزهای شل و بلند شده را میتوان و باید هماندازهی بقیهی فرش کوتاه کرد. اگر صاحب فرش پرزها را به خوبی کوتاه نکند، این وضعیت به ندرت به مشکلی واقعی تبدیل میشود که البته بر ظاهر فرش اثر میگذارد و تاثیری بر عمر و دوام فرش ندارد.
اگرچه پشمریسی با دست به تازگی بیشتر رواج پیدا کرده است، اما هنوز هم تعداد اندکی از فرشها با پشم ریسیده شده با دست بافته میشود.
پشم ریسیده شده با ماشین
پشم محصول پشمریسی ماشینی، رنگ را به طور یکنواخت جذب میکند، بنابراین رنگ و سطح فرش یکدست میشود. پشم ماشینی فرشهای شرقی، دستکم در فرشهای جدید، کاملاً با پشم ریسیده شده با دست تفاوت دارد. هرچند این تفاوت با کهنه شدن فرش و شل شدن تدریجی پرزها در اثر استفاده، وضوح کمتری پیدا میکند. چون نخ تحت تنش یکسانی ریسیده شده است، پشم ماشینی رنگ را به طور یکنواخت جذب میکند و رنگ ثابتتر است. چون خامه تحت تنش ثابتی ریسیده شده است، فرش بافته شده با این نخ ظاهر یکدستی پیدا میکند. بنابراین اگر دو فرش بافته شده با نخهای محصول پشمریسی دستی و ماشینی را با هم مقایسه کنید، به راحتی متوجه این تفاوتها خواهید شد.
ساختار پشم
- پشم پلیمری طبیعی با ساختار زنجیرهای مولکولی، منعطف و محکم است.
- الیاف پشمی با لایهای از چربی پوشانده شده است که از آن محافظت میکند و حرکت آب را از خارج به داخل و بالعکس کنترل میکند، چسبندگی را افزایش میدهد و پشم را نرم میکند.
- الیاف پشمی جعد موج مانندی دارد که به گیر انداختن هوا داخل خامه کمک میکند و حالتی فنری و ارتجاعی به آن میدهد که کار با آن را آسان میکند.
- نخ پشمی مناسب برای فرشبافی قطری به ضخامت 40 ـ 30 میکرون و طول 120 ـ 75 میلیمتر دارد.
مزایای بافتن فرش با نخ پشمی
- تامین مواد: انواع گوناگون پشم در مقادیر زیاد در طول سال در دسترس است.
- پایداری منابع: منابع تجدیدپذیر به روشهای زراعی دوستدار محیط زیست تولید میشود.
- کیفیت: سیستمهای تولید زراعی پیشرفته، دستگاههای جدید پشمشویی و آزمایشهای معین تمیز و مقاوم بودن نخ پشمی را تضمین میکند.
- اعتبار: فرشبافی با پشم سنتی دیرینه و پرافتخار است که بقیهی فرشها با آن مقایسه میشود.
- مراحل تبدیل پشم به خامه: پشم با استفاده از دستگاههای جدید به راحتی تبدیل به خامه میشود.
- رنگپذیری: پشم به راحتی رنگ میگیرد و طیف وسیعی از رنگهای مختلف را به دست میدهد.
- خاک گرفتن و لک شدن: ویژگیهای منحصر به فرد الیاف پشمی باعث میشود که نگهداری فرش پشمی راحت باشد. فرش پشمی نسبت به خاک گرفتن و لک شدن مقاوم است و به راحتی تمیز میشود.
- انعطافپذیری: انعطافپذیری ذاتی پشم باعث میشود که فرش پس از پا گذاشتن روی آن به سرعت به حالت اولیه برگردد. فرش پشمی بافت خود را هنگام استفاده به خوبی حفظ میکند و شکل آن به مرور تغییر نمیکند.
- دوام: فرش پشمی به ویژه فرشهای با تراکم بالاتر عمر طولانی دارند و بسیار دیر پوسیده میشوند. ترکیب الیاف پلیآمید با پشم دوام فرش را افزایش میدهد.
- درخشندگی: پشم در سطوح متفاوتی از براقیت در دسترس است که بر درخشندگی سطح فرش اثر میگذارد.
- واکنش به سوختن: نخ پشمی بالاترین مقاومت را در میان دیگر نخهای پشمی در برابر آتش دارد و گاز سمی تولید نمیکند.
- اثر جعد و موج نخ: جعد و چین نخ خاصیت عایق گرمایی آن را بالا میبرد و نرمی و انعطافپذیری مطلوب را ایجاد میکند.
- واکنشپذیری شیمیایی: ساختار شیمیایی منحصر به فرد پشم آن را در برابر محلولهای اسیدی مقاوم میکند.
- اثر الکترواستاتیک: ویژگی طبیعی احتباس آب پشم (تقریباً 15 %) به این معنا است که شوکهای الکترواستاتیک فرش در وضعیت عادی نامحسوس است.
- محیط داخلی: ساختار منحصر به فرد پشم به جذب بو و کاهش اثر رطوبت کمک میکند.
یک دیدگاه