در ایران نیز مانند ترکیه عثمانی، شکوفایی هنر قالی وابسته به روی کار آمدن یک سلسلهٔ پادشاهی قدرتمند بوده است به نام صفویه که از سال 1502 تا 1736 بر ایران حکومت میکردند. صفویان ابتدا در آذربایجان قدرت را به دست گرفتند و وارثان میراث فرهنگی دربار تیموریان در تبریز و دربارهای قراقویونلو و آق قویونلو محسوب میشدند. حاکمان پر آوازه صفوی که عاشق هنر بودند هزاران هنرمند را از سراسر کشور به دربار خود فرا خواندند، از قبیل مینیاتوریستها، نقاشان و سرامیک سازان. حمایت آنان هنرهای نساجی و بافندگی را نیز در بر میگرفت که شکوفایی خارق العاده این هنر را در پی داشت. قالیهای دوره صفویه که از جنبههای بسیاری، ظریفترین قالیهای شرقی به شمار میآیند، وارث فرهنگهای بسیاری بودند که قرنها پیش از تمامی فرهنگهای موجود اقوام ترک از قرن پنجم، در ایران زمین رواج داشت. قلمروی حکومت مغولان پایههای رشد هنری و فرهنگی ایران را بنا نهاد، در هر مکانی مدارس هنر تأسیس شد که گنجینه هنر بومی را با به کار گرفتن عناصر و طرحها شرقی کامل میکردند. آنها از طرحهایی چون گلهای لوتوس (نیلوفر آبی) و خطمی، برگهای داسی شکل و طرح ابرها استفاده میکردند و سبکی جدید را ارائه میدادند.
فرش دستباف ایرانی در دوران قبل از صفویه
بافت قالی و تزئینات و طرحهای به کار رفته در آن در ایران در سرتاسر دوران حکومت مغولان، توسط منابع مختلف و نیز مینیاتورهای مربوط به آن دوره ثبت شده است. قالیهایی که روی آنها طرحهایی چون چندضلعیهایی با حیوانات ساده شده دیده میشود یا زمینهای آراسته به طرحهای هندسی دقیق و حاشیههای بلند کوفی را به تصویر میکشد. طرحهای مورد استفاده در ایران در دوره مغول گویا با طرحهای به کار رفته در قالیهای آناتولی هم عصر خود ارتباط تنگاتنگی داشتهاند. در دوره تیموریان، به ویژه در زمان شاهرخ، هنر سرامیک و هنر خوش نویسی و خطاطی رواج پیدا کرد که در آنها از طرحهای تزئینی انحنادار و گلدار استفاده میشد که بعدها به سطوح پیشرفتهای رسید. ابداعات تکنیکی و سبکی که در این دوره به پختگ رسید نقش مهمی در تکامل هنر قالی بافی ایفا کردند: برای نمونه، طرح ترنج که در داخل ترنجی دیگر با اندازهای متفاوت قرار داده میشد. قالیهای ایرانی مربوط به قرون چهاردهم و پانزدهم، توسط مورخان نیز توصیف شدهاند، اخباری نیز در مورد بافت و کاربرد این قالیهای دست بافته در قبایل ترک زبان ایران را در سالهای 1326 و 1327 شرح داده و به عادت عجیب ساکنان لرستان اشاره کرده که با پهن کردن یک قالی سبز رنگ پیش پای مهمانانشان، به آنان خوشامد میگفتند.
فرش دستباف ایرانی در اوایل دوره صفوی
شاه عباس اول که بزرگترین و مشهورترین شاه صفوی بود، پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرد و دران جا دستور ساخت کارگاههای بزرگی را صادر کرد که به منظور بافت قالی درباری تأسیس شدند. این کارگاههای بزرگ در تمام شهرهای مهم ایران به فعالیت پرداختند، تبریز، کاشان، کرمان، یزد، هرات و جوشقان. تعداد زیادی از مراکز فعالان دوران تا روزگار ما نیز به فعالیت خود ادامه دادهاند و قالیهای دستباف با ارزشی تولید کردهاند. نوآوری قالیهای صفویه به استفاده از طرحهای انحنا دار بر میگردد که برای ایجاد این طرحها به توانایی بسیار بافنده و به ویژه به استفاده از یک نقشه نیاز است. هنرمندان درباری مأموریت داشتند که طرحهای یکسان با هماهنگی برای قالیها، سرامیکها و مینیاتورها خلق کنند تا سبکی نو و جلوهای فاخر ایجاد شود. بافت قالی در دوره صفویه، همچنین توسط مدارک و شواهد بسیاری مستند میشود که امروزه در مجموعهها و موزهها نگهداری میشوند و بی نهایت متنوعاند. اما در بین آنها میتوان ویژگیهای تکنیکی و مدلها و طرحهای ترئینی مشترک نیز یافت.
تاریخچه و تحول فرشهای دوران صفویه
سلسله تیموریان تا قرن پانزدهم دوام نداشت. در غرب، قدرت خود را توسط سلسله ترکمنها در بین النهرین و در شمال غربی ایران از دست داده بود. این حکومت توسط شاه اسماعیل در حدود سال 1501 که توسط نیروهای عشایری ترکمن حمایت گردید، از بین رفت. شاه اسماعیل صفوی سلسله جدید صفوی را در سراسر ایران ایجاد کرد که تا اوایل قرن هجدهم ادامه داشت. بافندگی فرشهای صفوی بیشتر از همه به یک پدیده گسترده تبدیل شد، که به طور کلی منعکس کننده حاشیههایی از طراحی هنری اسلامی بود. فرشهای صفویه که به طور کلی از روی الگوهای مارپیچی یا عربی که در ابتدا در دستنوشته ها و دکوراسیون معماری طراحی شده بود، توسعه یافت و سبک منحصر به فردی از فرش آنتیک را به وجود آورد. اگرچه طرحهای فراوانی نادر نبود، فرشهای دستباف دوره صفویه تمایل داشتند از قالب مدالیون مرکزی بزرگ که در در مراحل آخر تولید فرش تیمورید به کار میرفت، استفاده نمایند.
طرح قالی در دوران صفویه
هر فردی میتواند به گونهای منطقی استدلال کند که الگوی مدالیون و جزئیات سبک اسلامی یا عربی آن در بافندگی فرشها تحت حکومت صفویان به کمال و اوج خود رسید. این امر به همراه پیشرفت روشهای ظریف بافندگی که باعث تسریع در ارائه جزئیات پیچیده و انحنا دار شد، دست به دست چرخید. فرهیختگان تمایل داشتند مرکز بافندگی صفویه را به شهرهای بزرگ یا مراکز قدرت متصل کنند. پایتخت اولیه شاه اسماعیل، تبریز قطعاً یکی از این مراکز بود. پایتخت بعدی صفویه، اصفهان همچین به عنوان مرکز تولید، با بسیاری از نقاط قوت فرش دستباف صفویه در قرن شانزدهم به این موضوع اختصاص داده شده است، اگر چه مستندات محکمی در این زمینه وجود ندارد. فرشهای دستبافت صفویه در کاشان بافته شدهاند. کرمان همچنین مرکز اصلی تولید برای “فرشهای گلدان” مشهور قرن هفدهم بود. در حالی که فرشها باید در بسیاری از مناطق تحت حکومت صفویه در ایران بافته شده باشند، مشخص کردن موقعیتهای جغرافیایی خاص برای فرشهای دستبافت ایرانی در این دوره همچنان به طرز شگفت آوری مشکل است.
دوران طلایی فرش دستباف ایرانی در سلسله صفویه
سلسله صفویه در طی قرن شانزدهم، هنرهای محلی فراوانی را تولید کرد. بافت کلاسیک فرش ایرانی در این دوره (از 1499 تا 1722) شکوفا شد. شاه طهماسب (1524-76) هنر را تبلیغ کرد و خود او نیز نقاش و طراح فرش بود. تحت نظارت او هنرهای تزئینی تکامل یافت. شاه عباس بزرگ (1587-1629) این میراث را ادامه داد. طراحی از حالت منحنی به سمت طرحهای جدید و با خطوط صاف تغییر یافت. الگوهای پیچیده بر روی قطعههای مقوایی که هنرمندان از آنها برای طراحی بافتهای خود استفاده میکردند، کشیده میشد. تنها 2500 تا 3000 فرش و قطعه وجود دارد که از عصر طلایی سلسله صفوی بر جا ماندهاند. معروفترین این فرشها، فرش مسجد آرادیل در سال 1539 است که در نمایشگاه موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن قرار دارد. چهار مراکز بافندگی مهم فرش در مرکز ایران، تبریز، کرمان و شرق ایران قرار داشتند. فرشهای شرقی از بخش مرکزی ایران در کاشان و اصفهان بافته میشدند. کاشان برای استفاده از ابریشم در بافت فرش مشهور است. شاه عباس در اواخر قرن شانزدهم پایتخت خود را به اصفهان انتقال داد و یک کارخانه را برای تولید فرشهای ابریشمی و فلزی ساخته بود. تبریز، نخستین پایتخت صفویان، یکی از مهمترین مراکز بافت فرشهای دستبافت بود. در نهایت تبریز در طول قرن شانزدهم توسط ترکها اشغال شد و محل حکومت به طور موقت به قزوین و در نهایت به اصفهان منتقل شد. تولید فرش عتیقه شرقی نیز در کرمان وجود داشت، جایی که فرشهایی با طرح گلدان نیز بافته میشد. در طول دوره صفویه فرشهای دستبافت در شرق ایران نیز تولید میشد. به عنوان مثال، هرات یک شهر بزرگ در شرق ایران بود و بسیاری از فرشها با این نام شناخته میشوند.
مشکلات تحقیق در خصوص فرشهای دوره صفویه
به دلیل تغییرات قابل توجه در اوایل قرن 11/17، بحث در مورد فرشهای تولید شده قبل و بعد از این تقسیم بندی به طور جداگانه قابل انجام است. اگر چه انواع اصلی در اینجا توضیح داده شده است، بسیاری از فرشهای صفویه وجود دارند که یا طرحی خارج از عرف رایج آن دوران دارند یا برای بررسی و طبقه بندی مستقیم در دسترس نیستند. افزایش استفاده از تحلیل ساختاری در سالهای اخیر به مشخص کردن معیارهای اختصاص دادن فرش به گروههای خاص کمک کرده است. با این وجود، چندین نوع نام معمول وجود دارند که اگرچه از لحاظ فنی درست نیستند، اما برای راحتی استفاده میشوند. برای مثال، نامهای جغرافیایی به عنوان محل بافت فرش تنها میتواند به عنوان شناسههای کلی نوع فرش دستبافت و نه به عنوان معیاری خاص مورد استفاده قرار گیرند. در واقع محلی سازی دستههای خاصی از فرشهای دستبافت به طور کلی هنوز هم نامطلوب است، زیرا به ندرت ممکن است با منابع توصیف شده توسط مسافران در خصوص فرشهای موجود مطابقت داشته باشد. همچنین تاریخچهٔ نوع فرشهای دستبافت تنها به طور کلی میتواند به دلیل کمبود جزئیات قطعههای اطراف مشخص گردد، در حالی که یک تاریخچه دقیقتر را نیز میتوان مشخص کرد.
“کپی فقط با ذکر منبع و لینک بلامانع است”
یک دیدگاه