فرش دستباف ایرانی چه توسط دستان هنرمندان عشایر، چه توسط دستان ماهر شهرنشینان یا حومه نشینان بافته شود، ثمره هزاران گرهی است که از پشم یا ابریشم در نهایت دقت به روشی خاص دور هر تار چله قالی زده شده است. هر فرش طرح و داستانی خاص خود را دارد، بعضی فرشها از روی نقشهای پیچیده بافته میشود و بعضی فرشها الهام گرفته از ذوق هنری بافنده آن و ملهم از محیط پیرامون و روش زندگی وی است. پس از آن که بافنده تک تک گرهها را با نخی به رنگ مناسب، مطابق نقشه زد و یک رج کامل شد، بافنده با دفه روی گرههای تازه زده شده میکوبد تا گرهها ثابت شوند و رج قبلی و رج جدید از هم جدا شود. بافتن یک فرش ماهها یا حتی سالها طول میکشد تا خریدار فرش دستبافت گنجی را به خانه ببرد که هم زیبا است و هم بادوام و کاربردی.
فروشگاه فرش دستبافت بردبار ارائه دهنده مجموعهای از نفیسترین و مرغوبترین فرشهای دستباف ایرانی از علاقه مندان جهت بازدید و خرید فرش دستباف ایرانی دعوت به عمل میآورد.
آدرس: اصفهان، میدان نقش جهان، خیابان پشت مطبخ، پلاک 2+11
همچنین جهت هماهنگی و ثبت نام در تورهای تخصصی فرش به اقصی نقاط کشور میتوانید با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.
09301183851دار یک فرش ساختاری اصلی است که نخها روی آن گره زده میشود. اساس فرش از تار و پود تشکیل میشود.
تار به نخهای عمودی گفته میشود که از بالا تا پایین دار قالی کشیده شده است. تار نقش بسیار مهمی در قالیبافی دارد، چون گرهها روی تار زده میشود. به علاوه تار بین گرهها قرار میگیرد تا آنها را ثابت نگه دارد. ریشههای یک قالی همان انتهای تارها است که شل گره زده میشود.
پود گرهها را ثابت نگه میدارد. قالیباف دفه را قبل و بعد از هر رج گره از بین تارها رد میکند و محکم روی گرهها میزند تا رجهای گرهها به هم فشرده شود و فرش بافت منسجم و محکمی پیدا کند.
در اکثر فرشها برای چلهکشی و تار و پود قالی از پنبه استفاده میشود، هرچند در بعضی قالیهای عشایر از پشم برای چلهکشی استفاده میشود و در فرشهای فاخر ابریشمین نیز غالباً ابریشم و خامه ابریشم برای چلهکشی و بافت به کار برده میشود. منظور از خامه الیاف یا موادی است که برای بافتن قالی به کار برده میشود. عمدتاً از پشم، ابریشم و پنبه برای بافت فرش ایرانی استفاده میشود، البته گاهی پشم شتر یا بز نیز در فرشهای عشایر به کار برده میشود.
پشم پرکاربردترین ماده در فرشهای دستبافت ایرانی است، چرا که پشم نرم و بادوام است و منابع طبیعی آن به وفور در ایران یافت میشود. هرچند موی شتر یا بز نیز گاهی به کار برده میشود، اما استفاده زیاد از آن مطلوب نیست. درست است که پشم شتر و بز درخشندگی خاصی به فرش میدهد، اما رنگ کردن آن بسیار سخت است و فرش بافته شده از پشم شتر، زودتر از فرش بافته شده از پشم گوسفند رنگ خود را از دست میدهد. بهترین پشم معمولاً از مناطق مرتفع و سردسیر و کوهستانی به دست میآید. پشم کرک بهترین و مرغوبترین نوع پشم است که بسیار نرم و در عین حال بادوام است. پشم فقط از کتف و زیر شکم بره تراشیده میشود. پشم بره ظریفترین نوع پشم است و غالباً همراه با ابریشم برای بافتن فرش فاخر ایرانی به کار برده میشود.
ابریشم طبیعی بسیار گرانبها است و به همین دلیل چندان در بافتن فرش به کار برده نمیشود. ابریشم از پیله کرم ابریشم به دست میآید، کرم ابریشم از برگ توت سفید تغذیه میکند. خاستگاه ابریشم به چین برمیگردد و پس از آن در کشورهای دیگر تولید شد. مزیت ابریشم نسبت به دیگر الیاف طبیعی این است که ابریشم بسیار ظریف و در عین حال محکم است. اگر ابریشم به ضخامت پشم بود، مسلماً از نظر دوام رقیبی نداشت، اما چون فرش ابریشمین فرشی بسیار زیبا و گرانبها است، زیر پا انداخته نمیشود و زینتبخش دیوارها میشود یا در اتاقهای کم رفت و آمد انداخته میشود. در بعضی فرشها مقدار کمی ابریشم در یک فرش تمام پشمی به کار برده میشود تا جزییات نمود بیشتری بیابد و بخشهای خاصی از طرح عمق پیدا کند. فرش ابریشمی پشمی را نباید تحت هیچ شرایطی در خانه شست. اگر فرش نیاز به شستن داشته باشد، باید آن را به متخصصین فرش سپرد تا آن را به شیوه خاصی تمیز کنند.
پنبه معمولاً در چلهکشی فرش به کار برده میشود. هرچند بعضی از قالی بافان، مانند ترکمنها، از پنبه برای بافتن جزییات سفید استفاده میکنند تا تضادی را در رنگ و بافت ایجاد کنند. پنبه مرسریزه گاهی برای بافتن فرشهای شبیه فرش ابریشم به کار برده میشود.
پشم یا ابریشم قبل از رسیدن به دست بافنده باید رنگ شود. نظرهای متناقضی درباره رنگرزی فرش وجود دارد، سنتگرایان معتقداند که رنگزاهای گیاهی بهتراند، حال آن که مخالفین دیدگاه سنتی رای به برتری رنگزاهای شیمیایی میدهند و این گونه بیان میکنند که بیش از صد سال است که از رنگهای شیمیایی در قالیبافی استفاده میشود و هرگز با استفاده از رنگهای طبیعی نمیتوان به تنوع طرح و سایههای رنگی حاصل از مواد شیمیایی رسید. ما بر این باوریم که هر دو نوع رنگ مزایای خاص خود را دارند. رنگزاهای طبیعی غالباً مجموعه رنگهای خفهتر و در واقع طبیعیتری را به دست میدهند. حال آن که فرشهای با رنگهای شیمیایی زندهتر و براقتراند. بنابراین به تناسب نوع فرش میتوان از رنگ مناسب استفاده کرد. بعضی رنگهای شیمیایی مقاومتر از رنگهای گیاهیاند، عکس این موضوع نیز صادق است. با این توصیف این که کدام رنگ بهتر است، به نظر و سلیقه فردی بستگی دارد.
بعضی از زیباترین رنگها از مواد گیاهی به دست میآید، این رنگها نه تنها طبیعیتر به نظر میرسند، بلکه نسبت به گونههای شیمیایی دوام بیشتری نیز دارند. رنگ نیل که از تخمیر شکوفههای گیاه ایندیگو به دست میآید، منبعی از رنگهای طیف آبی است. پس از یک هفته تخمیر ایندیگو، محلولی به رنگ کهربایی به دست میآید، در این زمان پشم در محلول غوطهور میشود و پس از رنگ گرفتن در فضای آزاد خشک میشود، پشم در اثر فرایند اکسیداسیون به رنگ آبی درمیآید. با مخلوط کردن رنگزاهای مختلف میتوان رنگهای گوناگونی را به دست آورد، برای مثال رنگ سبز از ترکیب کردن زعفران با نیل به دست میآید. ترکیب زعفران، برگ گلابی، بادام و خار گوزن رنگهای طیف زرد را به دست میدهد. پرکاربردترین رنگ از گیاه روناس به دست میآید، روناس رنگی قرمز تولید میکند که در فرشهای قدیمی بسیار رایج است. برای به دست آوردن رنگ مشکی نیز پشمی که قهوهای رنگ شده است، در نیل فرو برده میشود. قرمزدانه حشره کوچکی است که اگر ماده آن سرخ و سپس ساییده شود، رنگ بنفش از پودر حاصل به دست میآید. بسیاری از رنگهای طیف ارغوانی از مخلوط کردن قرمز و نیل تولید میشود. پرکاربردترین رنگزاهای گیاهی عبارت است از:
سالها پیش رنگرزها متوجه شدند که هرچه پشم بیشتری در یک دیگ رنگرزی انداخته شود، رنگها ضعیفتر و ضعیفتر میشود. رنگرزها به بهترین وجه از این کمرنگ شدن استفاده کردند. اولین پشمهای یک دیگ رنگرزی پررنگ بود، اما پشمهای بعدی کمرنگتر میشد. همچنین رنگرزها به سرعت یاد گرفتند که چگونه رنگها را با هم ترکیب کنند تا رنگ مورد نظر خود را به دست بیاورند. برای مثال هیچ گیاهی وجود ندارد که به تنهایی رنگ سبز را به دست بدهد، حال آن که مسلماً سبز، رنگ مهمی برای بافتن نقشههای پر گل و گیاه است. راهکار بسیار ساده است، کافی است پشم اول به رنگ آبی درآورده شود و بعد در دیگ حاوی رنگزای زرد انداخته شود. اگر از نزدیک به فرشی نگاه کنید که با رنگزاهای طبیعی به رنگ سبز درآمده است، میبینید که رنگ در تمام فرش یکنواخت نیست و در بعضی نقاط به سبز آبی میزند و در بعضی نقاط بیشتر حالت زرد ـ سبز دارد. این چندرنگ بودن به تکنیک رنگرزی دوگانه مربوط میشود. بنابراین با بهرهگیری از مفهوم کمرنگ شدن تدریجی رنگزاها و ترکیب رنگزاهای مختلف میتوان طیف وسیعی از رنگهای گوناگون را تولید کرد تا امکان خلق نقشههای پرنقش و نگار فراهم شود.
رنگزای آنیلین نخستین بار در اواخر قرن نوزدهم به فرشهای ایرانی راه یافت، رنگزاهای اولیه مناسب نخهای قالی نبودند، چون رنگهای خامی تولید میکردند که به سرعت کمرنگ میشدند. دولت ایران واردات رنگزاهای آنیلینی را در اوایل قرن بیستم ممنوع کرد. این قانون پس از تصویب شدن به دقت به مرحله اجرا درآمد، هر کارخانه رنگرزی که این رنگ را تولید میکرد، بسته میشد و هر بافندهای که از این خامههای غیرقانونی رنگ شده استفاده میکرد، مجازات میشد. عجیب نیست که با این میزان از سختگیری، بافندههای ایرانی دوباره به رنگزاهای طبیعی روی آوردند تا این که رنگزاهای کرومی مطمئنتر در سالهای بین جنگ جهانی اول و دوم به فرشبافان ایرانی معرفی شد. رنگزاهای کرومی مدرن کاملاً قابل اطمیناناند، رنگشان ثابت است و طیف گستردهای از رنگهای جذاب را به دست میدهند. امروزه خریداران فرش میتوانند این اطمینان خاطر را داشته باشند که رنگ فرشهایشان به مرور زمان بهتر نیز خواهد شد.
فرشهای شهری از روی نقشههایی در اندازههای طبیعی بافته میشود که رنگ پشمی که باید برای گره زدن به کار برده شود، با شماره روی آن مشخص شده است. در فرشهای روستایی و عشایر نیز از این روش استفاده میشود تا فرش نقشه استانداردی داشته باشد، هرچند بسیاری از فرشهای عشایر بیانگر تصورات قالیباف هستند. به همین دلیل است که فرشهای عشایر، نسبت به فرشهای شهری خطاهای بیشتری دارد، البته این خطاها بیان کننده اصالت فرش عشایر است و بسیاری از کارشناسان هنری، هنر خام نهفته در فرشهای عشایر را به نظم و دقت فرشهای شهری ترجیح میدهند.
اکثر فرشهای ایرانی از خامه بافته میشود و خامهها با دست دور نخهای تار گره زده میشود. هنگام صحبت درباره گرههای فرش، باید به تراکم و نوع گره توجه کرد.
تراکم گره به تعداد گرهها در هر اینچ مربع از فرش (KPSI) اشاره دارد و تراکم بر حسب KPSI اندازهگیری میشود. برای اندازهگیری تراکم فرش کافی است که تعداد گرهها در تکهای از فرش به بزرگی یک اینچ در تار و یک اینچ در پود شمرده شود و سپس این ارقام در هم ضرب شود. هرچند تراکم شاخص ارزشگذاری فرش نیست، اما گاهی تراکم به کیفیت فرش اشاره دارد. تراکم گره در بعضی فرشهای عشایر و روستایی معمولاً معیار کیفیت نیست، مجموعهداران فرشهای عشایر و روستایی را برحسب تراکم ارزشگذاری نمیکنند، چرا که معیار کیفیت این فرشها با فرشهای کارگاهی تفاوت دارد. عشایر و روستاییان به ابزارهای ظریف و پیچیده شهرنشینان دسترسی ندارند، قالیبافان عشایر نقشه را از حفظ میبافند و رنگزاها و مواد را از محیط طبیعی پیرامون خود به دست میآورند و مهمتر از هر چیز، روح زندگی عشایرنشینان و روستانشینان در فرشهایشان دمیده میشود. تارکم این فرشها معمولاً بین 100 ـ 25 گره در هر اینچ مربع است. بافتن فرشهایی با تراکم بالاتر بیشتر طول میکشد و چون عشایر همراه با تغییر فصل کوچ میکنند، اگر فرشهایشان قبل از زمان کوچ تمام نشده باشد، مجبور هستند که دار قالی را با خود حمل کنند. بنابراین تراکم فرشهای عشایر پایینتر از فرشهای کارگاهی است. ارزش این فرشها در سادگی و اصالت آنها نهفته است. فرشهای ایلنشینان به لحاظ هنری بسیار باارزش است. بااین حال تراکم گره در بسیاری از فرشهای شهری و کارگاهی معیار مهمی برای تعیین قیمت فرش است. همانطور که برای رزولوشن تصویر تلویزیون، هر چه تعداد پیکسلها بالاتر باشد، تصویر واضحتر است، درباره فرش نیز هرچه تعداد گرهها بیشتر باشد، نقشه فرش واضحتر است. یک قالیباف ماهر میتواند گره را ظرف ده ثانیه بزند، یعنی میتواند 6 گره را در عرض یک دقیقه و 360 گره را ظرف یک ساعت بزند. بنابراین چنین قالیباف کارکاشتهای برای بافتن فرشی به بزرگی 9 در 12 پا با تراکم 150 گره در اینچ مربع، به 6480 ساعت وقت نیاز دارد. اگر بافنده روزی 8 ساعت کار کند، بافتن چنین فرشی 810 روز، حدوداً دو سال و نیم، طول میکشد. چون فرشهای بزرگتر از 9 در 12 پا معمولاً توسط دو یا سه بافنده بافته میشود، این زمان به بهای افزایش هزینه نیروی کار، به نصف یا یک سوم تقلیل مییابد. به همین دلیل است که فرشهای دستبافت ایرانی اقلامی گرانبها محسوب میشوند.
قبایل و گروههای مختلف گرههای گوناگونی را به مرور زمان ابداع کردهاند. قالیبافان هر ناحیه تکنیک خاصی برای گرهزنی و خلق شاهکاری بینظیر دارند. در ادامه مهمترین گرههای قالیهای ایرانی را توضیح میدهیم.
گره متقارن در ایران و کشورهای مجاور، مانند هندوستان، ترکیه، مصر و چین زده میشود. برای زدن این گره باید نخ را دور یک تار بپیچید و بعد از زیر تار مجاور رد کنید و به سطح برگردانید. گره ایرانی بافت ظریفتری را به دست میدهد.
گره متقارن در ترکیه، قزاقستان و شمال ایران و همچنین برای بافت فرش در بعضی کشورهای اروپایی زده میشود. برای زدن این گره باید نخ را از دو تار کنار هم رد کنید، سپس هر سر نخ را پشت یک تار ببندید و نخ را از وسط دو تار رد کنید و به سطح بیاورید.
گره جفتی در فرشهای خراسان ایران دیده میشود. این گره میتواند متقارن یا نامتقارن باشد و معمولاً روی 4 تار زده میشود تا فرش سریعتر بافته شود.
زمانی که گرهزنی فرش به اتمام میرسد، خامهها بسیار بلند و ناصاف است و نقشه قالی به سختی از ورای این نخهای بلند دیده میشود. بنابراین باید خامههای اضافی را با دقت و در ارتفاع مناسب از روی قالی چید و تراشید تا نقشه فرش مشخص شود و بافت مطلوب به دست آید. همچنین فرش شسته میشود تا هم رنگ و ذرات اضافی از روی فرش زدوده شود و هم اطمینان حاصل شود که فرش در آینده رنگ پس نخواهد داد. این کار چند بار تکرار میشود.
در انتها فرش روی وسیلهای کشیده میشود تا اطمینان حاصل شود که هنگام شستن آب نرفته است. چون کنترل کیفیت بسیار مهم است، بررسی نهایی نیز انجام میشود. سپس قالی بستهبندی و به نمایشگاههای سراسر جهان ارسال میشود.
قالیباف شانه را روی پود، بین دو رج گره میکوبد. قالیباف شانه را با حرکت بالا و پایین روی پود میکوبد و با آن روی گرهها فشار میآورد تا گرهها محکم شوند، سپس بافت رج جدید را شروع میکند.
قلاب ابزاری مانند چاقو است که سر بسیار باریکی دارد. قلاب دو کاربرد دارد، بافنده هنگام زدن گره، تارهای قالی را با سر قلاب از هم جدا میکند و سپس نخ را از لابلای تارها بیرون میکشد. بافنده بعد از زدن گره، نخ را با کنار قلاب که مانند چاقو تیز است، میبرد.
طرح قالی به بافنده نشان میدهد که کی از چه رنگی استفاده کند. نقشه قالی معمولاً روی کاغذ شطرنجی کشیده میشود و توسط هنرمندان، طراحان معروف یا استادان فرشبافی کشیده میشود. تمامی فرشهای کارگاهی و بعضی فرشهای روستایی از روی نقشه بافته میشود.
دار چهارچوبی است که قالی را هنگام بافته شدن نگه میدارد. سادهترین نوع دار، دار افقی یا خوابیده است که به دلیل سهولت باز کردن قطعات، عموماً توسط عشایر به کار برده میشود. فرشهایی که روی دار افقی بافته میشود، معمولاً کوچک است، چون بافندگان عشایر مجبوراند که قالی را قبل از زمان کوچ تمام کنند، به علاوه بافتن فرشهای بزرگ روی دار افقی سخت است. دار افقی شبیه چهارچوب است و از چهار میله چوبی تشکیل میشود. فاصله بین دو میله موازی کناری به پهنای قالی بستگی دارد و فاصله بین دو میله بالا و پایین با توجه به طول قالی تعیین میشود. میلهها با میخ چوبی یا فلزی روی زمین ثابت میشود. پس از ساخت دار نوبت به چلهکشی میرسد و چلهکش تارها را روی میلههای بالا و پایین ثابت میکند. نخهای تار معمولاً به زمین نزدیک است، به این ترتیب بعد از آن که فرش قدری بالا رفت و رجهای گره و پودها یکی بعد از دیگری اضافه شد، قالیباف میتواند روی قسمت بافته شده بنشیند تا به بخشهای بافته نشده بالایی دسترسی داشته باشد.
دار عمودی مختص قالیهای روستایی و کارگاهی شهری است، نصب دار عمودی پیچیدهتر از دار افقی است. دار عمودی از چهار میله تشکیل میشود که دو میله کناری آن در راستای عمودی و دو میله آن در راستای افقی قرار دارد، یکی از میلهها نزدیک به زمین است و دیگری در بالای فرش قرار میگیرد. دار عمودی شبیه به چهارچوب در است. چلهکش تارها را روی میلههای بالا و پایین ثابت میکند . قالیهایی که روی دار عمودی بافته میشود، از نظر نقشه و ابعاد دقیقتراند. سه نوع دار عمودی وجود دارد که عبارت است از: دار ثابت، دار تبریزی و دار گردان.
تارهای دار تبریزی دور و پشت میلههای بالایی و پایینی کشیده میشود و نخهای تار بالای میلهها ثابت نمیشود. همانطور که قالی بالا میرود، بخش بافته شده از روی دار پایین آورده میشود و پشت دار قرار میگیرد. به این ترتیب محل بافنده تغییر نمیکند. دار تبریزی در ایران در استان اذربایجان و در شهرهای اراک، قم و همدان و همچنین در مراکز تجاری ترکیه به کار برده میشود.
بخش بافته شده قالی دور میله پایینی دار پیچیده میشود. با استفاده از دار گردان میتوان فرشهای بسیار بزرگی بافت. دار گردان داری سنتی است که در روستاهای ترکیه و همچنین در هند و ایران استفاده دارد. دار گردان معمولاً برای بافتن فرشهای زبرتر به کار برده میشود.
فرشهای دستبافت ایرانی برحسب ناحیهای که فرش در آنجا بافته شده است، طبقهبندی میشود. برای مثال فرش تبریزی فرشی است که در شهر تبریز یا نزدیکی آن بافته شده است. البته مرکز فرشبافی مهمی مانند تبریز، زیرشاخههایی نیز مانند تبریز ماهی دارد. هر شهر، روستا یا قبیلهای طرح خاص خود را برای بافتن فرش دارد که تقریباً مانند برند آن ناحیه است. اگر طرحی مشهور شود، مراکز دیگر نیز سعی میکنند تا از آن تقلید کنند، هرچند کپی هیچگاه برابر اصل نخواهد شد. البته گاهی اوقات فرشی که به نام شهری خاص شناخته میشود، در آن شهر بافته نشده است، چون کیفیت فرش نیز عامل تعیین کنندهای است. برای مثال فرشهای ظریفی که در شهر مقدس مشهد بافته میشود، غالباً به فرش مود شهرت دارد، هرچند مود روستای کوچکی در نزدیکی مشهد است و لزوماً هر فرشی که نام مود را بر خود دارد، در این روستا بافته نشده است. یک روش دیگر برای طبقهبندی فرشها، طبقهبندی براساس شهری است که فرش در آنجا به فروش میرسد. برای مثال اراک شهری کوچک است که یکی از معروفترین بازارهای فرش را دارد. اراک در میان دهها روستایی قرار گرفته است که فرشبافی در تمام آنها رواج دارد. روستانشینان فرشهای بافته شده را برای فروش به اراک میفرستند و به این ترتیب این فرشها، فرشهای اراک نام میگیرند. به همین ترتیب بیرجند نیز شهری در استان خراسان جنوبی و با فاصله زیاد از مشهد است، اما بعضی فرشهایی که کیفیت معینی دارد و در مشهد به فروش میرسد، فرش بیرجند نامیده میشود. سیستم طبقهبندی بر حسب ناحیه جغرافیایی و کیفیت فرش در سراسر ایران کاربرد دارد.
فرشهای دستبافت ایرانی را میتوان به دو دسته کلی عشایری و شهری تقسیمبندی کرد. فرشهای عشایری به دست ایلنشینان و ساکنان روستاهای کوچک بافته میشود. به طور کلی فرش عشایر کیفیت پایینتری نسبت به فرش شهری دارد. هرچند موادی مانند پشم و رنگزاهای به کار رفته در بافت فرش غالباً بالاترین کیفیت را دارند و عموماً فرش دستبافت عشایر بسیار چشمنواز است. رنگزاهای مورد استفاده در فرشهای عشایر عمدتاً گیاهی و بهتر از رنگزاهای کرومی یا شیمیایی هستند. فرشهای ایرانی طرحهای بسیار متنوعی دارند. فرش عشایر معمولاً طرح هندسی، جزییات کم و فقط چند رنگ روشن دارد. حال آن که فرشهای شهری نقشهای با جزییات بیشتر دارند و دنیایی از رنگهای مختلف بر آنها نقش بسته است. به علاوه بعضی شهرها فقط چند نقشه انگشتشمار دارند، حال آن که شهرهای بزرگی مانند تبریز، معدن نقشههای پرنقش و نگاراند. کارشناس فرش معمولاً میتواند ناحیه بافت فرش را با توجه به نقشه آن تعیین کند.
شرکت فرش ایران سعی کرده است با بهرهگیری از دانش متخصصین خود در زمینه الگوهای فرشبافی، طرح فرشهای ایرانی را طبقهبندی کند و در این زمینه نقشه هزاران فرش را مورد مطالعه قرار داده است. نتایج پژوهشها نشان داده است که اصلاحات و تغییراتی جزئی در تقریباً تمام طرحهای اصلی ایجاد شده است. طرحهای اولیه در این طبقهبندی الگوهای اصلی نام گرفته است و نسخههای تغییریافته این نقشههای اولیه، طرحهای فرعی نامگذاری شده است. کارشناسان ما 19 گروه را شناسایی کردهاند که عبارت است از: یادمانهای تاریخی و بناهای اسلامی، الگوهای شاه عباسی، الگوهای مارپیچ، طرحهای فراگیر، الگوهای اشتقاقی، الگوهای متصل، کشمیری، درختی، ترکمن، شکارگاه، قابی، گلهای اروپایی، گلدان، ماهیهای درهم تنیده، محراب، راه راه، هندسی، عشایری و مختلط.
فرش دستبافت ایرانی در سراسر جهان اول با کیفیت فوقالعاده و بعد با نقشه بینظیر آن شناخته میشود. کیفیت عمدتاً به تعداد گرهها اشاره دارد، هر چه تعداد گرهها بیشتر باشد، فرش مرغوبتر است. برای درجهبندی فرش ایرانی به کیفیت پشم یا ابریشم، رنگزای مورد استفاده و تقارن و دقت نقشه نیز توجه میشود. شاید فرشهای ایرانی دیده باشید که زبر هستند، کاملاً چهارگوش نیستند و رنگ اصلی آنها در سراسر فرش یکسان نیست. اما در واقع همین نقصها به آن فرش اصالت میدهند. فرش ماشینی یک شکل هندسی چهارگوش بینقص دارد، اما این فرشهای تولید انبوه از هر نظر پستتر از فرشهای اصیل دستبافت هستند.
متداولترین اندازه فرش ایرانی هفت در ده پا، هشت در دوازده پا و ده در سیزده پا است. هر یک از این اندازههای استاندارد نام خاصی دارد و معمولاً در هر ناحیه فقط یک اندازه خاص بافته میشود. البته در مراکز بزرگتر فرشهایی در ابعاد غیراستانداردی بافته میشود که بزرگی آنها از فرشهای بسیار کوچکی به اندازه تشک دو در سه پا تا فرشهایی به بزرگی یک بلوک شهری متغیر است. همچنین رانرهایی برای راهروها و کریدورها بافته میشود که بلندی آنها از پنج تا سی پا متغیر است، در بعضی شهرها نیز فرشهای دایرهای یا بیضی شکل بافته میشود.
ابعاد استاندارد فرش ایرانی در جدول زیر آمده است:
اندازه |
اصطلاح فارسی |
اندازه تقریبی برحسب سانتیمتر |
فرش بسیار کوچک |
پشتی یا پادری |
60*90 |
فرش کوچک |
ذرع و چارک |
80* 130 |
فرش کوچک |
ذرع و نیم |
100 * 150 |
کوچک/ متوسط |
موصل |
100 * 200 |
فرش متوسط |
سجاده یا دو ذرعی |
150 * 210 |
فرش بزرگ |
پردهای |
150 * 250 |
فرش کوچک |
قالی |
200 * 300 |
فرش متوسط |
قالی |
270 * 370 |
فرش بزرگ |
قالی |
300 * 400 |
رانر کوتاه |
خرسک |
70 * 180 |
رانر بلند |
کناره |
70-110*280- 1600 |
رانر پهن |
کلگی |
120-180*250-500 |
2 دیدگاه
سلام قیمت فرش دستباف چقدر است؟
عالی است